کتاب دروغهایی که به خودمان میگوییم (چگونه با حقیقت روبهرو شویم، خودمان را بپذیریم و زندگی بهتری بسازیم) به انگلیسی (The lies we tell ourselves) اثر جان فردریکسون (Jon Frederickson) ترجمۀ صدیقه اوشنی انتشارات یوشیتا
معرفی کتاب دروغهایی که به خودمان میگوییم:
ما بهخاطر دروغهایی که به خودمان میگوییم تا از درد اجتناب کنیم، بیمار میشویم. شاید بهجای آنکه درک کنیم شخصی به ما ظلم کرده است، به دروغ تصور میکنیم خودمان بد هستیم.
کتاب دروغهایی که به خودمان میگوییم معنای واقعی رواندرمانی را به ما میآموزد و هدف اصلی آن، آشناکردن مخاطب با نحوۀ روبهروشدن با حقایق زندگی است. پذیرش احساسات، تحمل آنها و از همه مهمتر، روبهروشدن با واقعیت زندگی، محور اصلی این کتاب است. تحمل رنجهای زندگی میتواند بسیار دشوار باشد و چیزی که آن را غیرقابلتحمل میکند، انکار ماست. همۀ ما دربارۀ دنیای اطرافمان و کسانی که با آنها در ارتباط هستیم، پیشفرضهایی داریم. به عقیدۀ نویسنده، گاهی همین پیشفرضها باعث رنج ما میشوند و تغییر یا ازبینبردن آنها میتواند ما را به آرامش برساند.
معرفی کامل دروغهایی که به خودمان میگوییم:
ما بهخاطر دروغهایی که بلعیدهایم و دروغهایی که به خودمان میگوییم تا از درد اجتناب کنیم، بیمار میشویم. شاید بهجای آنکه درک کنیم شخصی به ما ظلم کرده است، به دروغ تصور میکنیم خودمان بد هستیم. شاید بهجای آنکه با یک ازدواج نافرجام روبهرو شویم و آن را بپذیریم، با خودمان بگوییم: «همهچیز بهتر خواهد شد.» رویارویی با حقایق زندگی درونی و بیرونی، حال ما را بهتر خواهد کرد. همۀ ما برای اجتناب از درد و رنج، به خودمان دروغ میگوییم و این ویژگی انسان است. مشکل چیست؟ ما متوجه نیستیم چگونه خودمان را فریب میدهیم؛ به همین دلیل بهسراغ درمانگر میرویم تا ما را در مواجهه با آنچه از آن اجتناب میکنیم، یاری دهد.
این کتاب به شما کمک میکند که نهتنها دروغهایی را که باعث درد و رنجتان میشود، شناسایی کنید، بلکه با کمک آنها میتوانید نحوۀ مواجهه با حقیقت برای رهایییافتن را نیز بشناسید؛ همچنین به شما کمک میکند با فرایند درمانی که به تغییر منجر میشود، آشنا شوید. رواندرمانی تنها یک گفتوگو، فهرست بازبینی یا حل مشکلات شما مانند یک جدول کلمات متقاطع نیست؛ رواندرمانی، رابطهای میان دو نفر است که خودشان را وقف رویارویی با عمیقترین حقایق زندگی میکنند تا درنهایت به بهبودی برسند.
جان فردریکسون در این کتاب میکوشد با بیان روایتهای واقعی از بیمارانی که برای درمان به او مراجعه کردهاند، ما را با جنبههای مختلف روان درمانی آشنا کند. روایتهای این کتاب بیانگر مشکلات و بهانههایی است که گریبانگیر همۀ ماست؛ اما همۀ انسانها میتوانند در روند درمان و از طریق تعامل با درمانگر، به حقایقی دست پیدا کنند که موجبات رهایی و آسودگیخاطرشان را فراهم آورد.
دروغهایی که به خودمان میگوییم هم برای افرادی که بهدنبال خودشناسی هستند و هم برای رواندرمانگران بسیار مفید بوده و حاوی تجربیات شخصی یک درمانگر است که سعی کرده مفاهیم را در قالبی روان و قابلفهم برای عموم بیان کند. امید است که با خواندن این کتاب بتوانید خودِ واقعیتان را که در پسِ دروغها و انکارها نهفته است، پیدا کنید و با پذیرش احساساتتان به ساحل آرامش برسید.
قسمتهایی از کتاب:
- اگر منتظر زندگیای بمانیم که آن را میخواهیم، زندگیای را که داریم از دست میدهیم. از راه روبهروشدن با واقعیت فقدان، میتوانیم برای آنچه ازدسترفته سوگواری کنیم و آنچه را که باقیمانده، بپذیریم.
- درختان، زمستان را در آغوش میگیرند و برگها به زمین میافتند. وقتی مرگ را در آغوش بگیریم، رهاکردن بهطور طبیعی اتفاق میافتد.
- همۀ ما به خودمان دروغ میگوییم تا از درد در زندگیمان اجتناب کنیم. با دیدن دروغهایی که به خودمان میگوییم و مواجهه با حقایقی که از آنها اجتناب میکنیم، راهی را برای زیستن در حقیقت و با یکدیگر مییابیم.
- وقتی از منتظر ماندن برای تغییر زندگی دست برمیداریم، بهجای آن خودمان تغییر میکنیم.
- ما تصور میکنیم اگر در زمان یا مکان دیگری زندگی میکردیم، وجودمان سرشار از آرامش، استراحت و رضایت بود. میل شدید نسبت به «من نه، اینجا نه، الان نه» ما را بیخانمان نگه میدارد. ما سعی میکنیم با شتافتن بهسوی لحظۀ بعد، از این لحظه فرار کنیم؛ اما این لحظه، تنها محل آرامشی است که تابهحال داشتهایم.
دربارۀ نویسنده، جان فردریکسون:
جان فردریکسون از شش سالگی در مغازۀ آهنگری پدرش در شهر کلیر لیک در ایالت آیووا کار میکرد. او در آنجا همراه پدرش به کار آهنگری و جوشکاری، تعمیر ابزارآلات کشاورزی و تولید نردههای فلزی مشغول بود. اگرچه والدینش امیدوار بودند او روزی مغازه را به دست بگیرد، اما یک معلم موسیقی آنها را متقاعد کرد که جان استعداد آن را دارد که موسیقیدان شود و باید به دانشگاه برود. او از دانشگاه فارغالتحصیل شد و در نواختن ساز هورن، مهارت زیادی کسب کرد. پس از آنکه یک درمانگر به او کمک کرد، تصمیم گرفت درمانگر شود. شبها به تمرین موسیقی میپرداخت و روزها به دانشکدۀ تحصیلات تکمیلی میرفت تا مددکار اجتماعی و رواندرمانگر شود. مدتی در یک کلینیک سلامت روان و یک مرکز مشاوره کار کرد و بعد در مطب خصوصی خودش مشغول به کار شد.
برای ادامۀ تحصیلاتش، درخواست ورود به یک مؤسسۀ روانکاوی را داد؛ اما به او گفتند مطمئن نیستند بهدلیل آسیبهای روحی که در کودکی دیده است، قابلتحلیل باشد. او تعجب کرد که چرا او را براساس کارهایی که در گذشته با او انجام شده است، ارزیابی میکنند، نه آنچه خودش در گذشته انجام داده است. همان موقع متوجه شد چقدر مهم است که هیچکس را بهخاطر مسائل غیرشخصی، یعنی آنچه با او انجام شده است، قضاوت نکنیم؛ درعوض، باید به مسائل شخصی توجه کنیم، یعنی آنچه قادر بودیم با شرایطی که پیشرو داشتیم، انجام دهیم. او درک جدیدی از رفتارهای ارادی داشت که از طریق آنها خودمان را میسازیم و به زندگیمان معنا میبخشیم. این تجربه، درک جدیدی از نقش امید در زندگی و درمان به او داد.
او بهعنوان یکی از اعضای هیئتعلمی دانشکدۀ روانپزشکی واشنگتن، روانشناسان، روانپزشکان و مددکاران اجتماعی زیادی را تعلیم داده است. درحالحاضر، به متخصصان بهداشت روان در سرتاسر دنیا آموزش میدهد و فیلمهایی از کارهای خودش را به نمایش میگذارد. آرزوی او در زندگی، آموزش رواندرمانی برای همگان بوده است؛ درست همانطور که پدرش، آهنگری را به او آموخت و استادان موسیقی، نواختن هورن را به او آموزش دادند.
وی قبل از نوشتن این کتاب برای عموم، دو کتاب دیگر و بیش از سی مقاله در زمینۀ رواندرمانی نوشته است. کتاب قبلی او با عنوان همآفرینی تغییر: فنون تأثیرگذار درمان پویشی برندۀ جوایز زیادی شد.
فهرست مطالب کتاب:
- مقدمۀ مترجم
- مقدمۀ نویسنده
- فصل اول: بر هیجانات و احساساتتان مسلط شوید
- قانون خردگریزی
- فصل دوم: تبدیل خودستایی به همدلی
- قانون خودشیفتگی
- فصل سوم: مردم را از پشت نقابی که بر صورت دارند، ببینید
- قانون تظاهر
- فصل چهارم: قدرت شخصیت افراد
- قانون رفتار اجباری
- فصل پنجم: خودتان را به فردی خواستنی تبدل کنید
- قانون خواستنیبودن
- فصل ششم: دیدگاههایتان را توسعه دهید
- قانون کوتهبینی
- فصل هفتم: با تأیید باورها و دیدگاههای دیگران، مقاومت آنها را کاهش دهید
- قانون حالت تدافعی
- فصل هشتم: تغییر شرایط بهوسیلۀ تغییر نگرش
- قانون خودتخریبی
- فصل نهم: با بُعد تاریک خودتان مقابله کنید
- قانون سرکوب
- فصل دهم: مراقب نفس شکنندۀ خود باشید
- قانون حسادت
- فصل یازدهم: محدودیتهایتان را بشناسید
- قانون بزرگنمایی
- فصل دوازدهم: با مردانگی یا زنانگی درونتان، ارتباطی دوباره برقرار کنید
- قانون سختی جنسیت
- فصل سیزدهم: با هدفتان پیش بروید
- قانون بیهدفی
- فصل چهاردهم: در مقابل کشش رو به افول گروه مقاومت کنید
- قانون انطباق
- فصل پانزدهم: دیگران را به پیروی از خودتان ترغیب کنید
- قانون بیثباتی
- فصل شانزدهم: خصومت پشت نقاب دوستانه را ببینید
- قانون پرخاشگری
- فصل هفدهم: استفاده از لحظات تاریخی
- قانون نزدیکبینی نسلی
- فصل هجدهم: در مورد مرگ تأمل کنید
- قانون انکار مرگ
هنوز بررسیای ثبت نشده است.