کتاب قانون 10 برابر (تنها تفاوت بین شکست و موفقیت) به انگلیسی (The ten X rule) اثر گرنت کاردون (Grant Cardone) ترجمۀ فاطمه کوهی انتشارات یک
معرفی کتاب قانون 10 برابر:
برای دستیابی به موفقیتهای بزرگتر باید به عملکرد ده برابری برسید. نویسنده در این کتاب با ارائۀ استراتژیهای مختلف به شما یاد میدهد که کارهایتان را بهگونهای برنامهریزی کنید که از حد انتظار فراتر برود و به اهداف خود برسید. او همچنین به بررسی دلایل موفقیت و شکست افراد میپردازد و تأکید میکند که با استفاده از این اصول، میتوان از تصادف و شانس فاصله گرفت و به موفقیت پایداری دست یافت. قانون دهبرابر، ترسهایتان را از بین میبرد، شجاعت و باور شما نسبت به خودتان را افزایش میدهد و با ازبینبردن تعلل و ناامنیهایتان به شما کمک میکند که به رؤیاها و اهدافتان برسید. این قانون، تنها اصلی است که همۀ افراد موفق، در شکوفایی جنبههای زندگی خود، از آن بهره میبرند.
معرفی کامل قانون 10 برابر:
شاید این کتاب را دیده و از خود پرسیده باشید: «قانون دهبرابری دقیقاً چیه؟ چطوری به من کمک میکنه؟» قانون دهبرابری، همان کلید طلایی موفقیت برای کسانی است که خواهان آن هستند. جدی میگویم، اگر پایانی برای جستوجوی موفقیت وجود داشته باشد، همین قانون است! قانون دهبرابری، سطوح صحیح عملکرد و تفکری را تعیین میکند که موفقیتتان را تضمین میکند و به شما اطمینان میدهد که در طول زندگی و حرفهتان، در این سطوح به فعالیت خود ادامه خواهید داد. قانون دهبرابری ترسهایتان را از بین میبرد، شجاعت و باور شما نسبت به خودتان را افزایش میدهد، تعلل و ناامنیها را حذف میکند و حسی از هدفمندی به شما میبخشد که زندگی، رؤیاها و اهدافتان را احیا نمایید.
قانون دهبرابری، تنها اصلی است که همۀ افراد موفق، در شکوفایی جنبههای زندگی خود، از آن بهره میبرند. صرفنظر از اینکه شما موفقیت را چگونه تعریف کنید، این کتاب به شما نشان میدهد که چگونه، با هر رؤیایی و در هر شرایط اقتصادی، به آن دست یابید.
نخستین گام، تنظیم تفکر خود تا سطح دهبرابری و افزایش فعالیتهایتان به میزان دهبرابر است. با خواندن این کتاب میآموزید که چگونه تفکر و اقدامات دهبرابری، زندگی را آسانتر و لذتبخشتر میکند و زمان بیشتری در اختیارتان قرار میدهد.
قانون دهبرابری به شما کمک میکند تا اهداف خود را بهدرستی تعیین کنید، میزان تلاش مورد نیاز برای رسیدن به آنها را تخمین بزنید، به برنامههای خود بادقت بیندیشید و درنهایت، در مسیر قدم بردارید. با پیروی از قانون دهبرابری، موفقیت شما تضمین میشود، ضمن آنکه، دلیل عدم موفقیت بیشتر مردم را خواهید فهمید. قانون دهبرابری، نه آموزشی ساده است، نه استعدادی ذاتی، نه نعمتی الهی و نه حتی بخت و اقبال؛ بلکه نوعی راهبرد و نظم است. این قانون به ویژگی شخصیتی خاصی نیاز ندارد و برای هرکس که بخواهد از آن بهره ببرد، در دسترس است. قانون دهبرابری هیچ هزینهای برای شما دربرنخواهد داشت؛ اما میتواند هر آنچه را که آرزو میکنید، به واقعیت تبدیل نماید. این همان روشی است که افراد و سازمانها، برای خلق و دستیابی به اهداف خود، باید از آن پیروی کنند. این قانون به شما کمک میکند تا در میان همکاران و در حرفۀ خود، متمایز شوید و تحسین همگان را برای تعهد و تلاشتان در مسیر کسب موفقیت برانگیزید. در این صورت، شما را نه فقط در زمینۀ دستاوردهای حرفهای؛ بلکه در سبک زندگیتان بهعنوان یک الگو میشناسند.
قانون دهبرابری، مفهوم پیچیدۀ موفقیت و عوامل لازم برای کامیابی را بهصورت ساده و شفاف تشریح میکند. بزرگترین اشتباه من در زندگی شخصی و حرفهای، تعیین اهدافی بسیار نازل و سطحی بوده است؛ درحالیکه برای کسب هر موفقیت عالی، همان میزان انرژی لازم است که برای یک کامیابی در سطح معمول باید صرف شود. برای مثال، یک ازدواج عالی، همانقدر انرژی میطلبد که برای یک ازدواج معمولی باید صرف کنیم یا برای بهدستآوردن دهمیلیونتومان، همان میزان تلاش لازم است که برای بهدستآوردن دههزارتومان باید به کار ببندیم. شاید عجیب به نظر برسد؛ اما وقتی در سطوح دهبرابری عمل کنید، این موضوع را بهخوبی درک خواهید کرد؛ اهدافتان متحول میشوند و کارهایی که انجام میدهید، با هویت واقعی و تواناییهایتان هماهنگ خواهند شد. بهمرور زمان، شروع به انجام یک کار و سپس کارهای بیشتری خواهید کرد و به آنچه درصدد کسب آن هستید، بدون توجه به موانع و شرایط پیشرو، خواهید رسید.
قسمتهایی از کتاب:
-
اگر میخواهید در رساندن ایده یا محصولتان به بازار، زمان کمتری صرف کنید، باید دهبرابر بیشتر تلاش کنید تا در زمان کوتاهتر، در جاهای بیشتر و با افراد بیشتری در ارتباط باشید. برای مثال، اگر قرار بود یک نفر ایدهتان را مطرح کند، طوری برنامهریزی کنید تا ده نفر این کار را برایتان انجام دهند تا شاید زمان کمتری لازم شود. یادآوری میشود دهبرابر نیروی بیشتر، دهبرابر هزینۀ بیشتری میخواهد، همچنین یک نفر باید این افراد را مدیریت کند.
-
درصورتیکه خودتان را در هر موقعیتی، بهعنوان کسی ببینید که اقدام میکند، نه کسی که بر او اقدام میشود، کنترل بیشتری بر زندگی خود خواهید داشت. من معتقدم موفقیت یا عدم آن، نتیجۀ مستقیم کارهای شما و طرز فکرتان است. شما منبع، خالق و دلیل همهچیز هستید، هم مثبت و هم منفی. تا زمانی که خودتان مسئولیت همهچیز را نپذیرید، اقدام لازم برای پیشرفت را انجام نخواهید داد. اگر خواهان همهچیز هستید، باید مسئولیت همهچیز را نیز بپذیرید. در غیر این صورت، انرژی زیادی را صرف بهانهتراشی میکنید، نه کسب سود.
این باور که موفقیت، شانسی است یا فقط برای عدهای خاص اتفاق میافتد، افسانهای بیش نیست. خودم این رویکرد را آزمودهام و میدانم جواب میدهد. من نه در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمدم و نه ارتباطات خاصی داشتم. حتی پولی برای شروع کسبوکارم نداشتم و از بقیه هم بااستعدادتر نبودم. بااینحال، به موفقیتی فراتر از تصور خیلیها رسیدم، چون حاضر بودم در سطحی وسیع اقدام کنم، کنترل را به دست بگیرم و مسئولیت هر نتیجهای را بپذیرم. از آنفولانزا و دلدرد گرفته تا تصادف، دزدی، خرابی کامپیوتر یا قطع برق، من مسئولیت هر حادثهای را قبول میکنم.
نقطهعطف زندگیام زمانی بود که باور کردم هیچ اتفاقی برای من نمیافتد؛ بلکه به خاطر من روی میدهد. جملهای معروف هست که میگوید: «هرجا بروم، خودم آنجا هستم»، یعنی من، هم خودِ مشکل هستم و هم راهحل.
-
برای رسیدن به موفقیت و تحرک بیشتر، باید به انجام اقدامات دهبرابری ادامه دهید و مدام «هیزم» به «آتش» خود اضافه کنید تا شعلهاش فروزان بماند. شما یا «آتشی کوچک» برپا میکنید یا «آتشی بزرگ»، و همهجا را متحول میکنید. هرگز استراحت نکنید و هیچوقت متوقف نشوید. من این درس را بهسختی و پس از رسیدن به موفقیتهای زیاد، همچنین با تکیه بر داشتههایم آموختم. توقف و سکون و درجازدن، اشتباهی رایج است؛ آن را مرتکب نشوید! آنقدر هیزم روی آتش بگذارید تا چنان داغ و پرنور شود که حتی رقیبان یا تغییرات بازار نیز نتوانند آن را خاموش کنند. آتش اشتیاق شما باید همواره شعلهور باشد، یعنی هیزم و سوخت بیشتر، و برای شما، تلاش و کوشش پیوسته. وقتی اینطور عمل کنید، این روند به بخشی از هویت شما تبدیل میشود، چون طعم پیروزی را خواهید چشید. وقتی مزۀ برد را حس کنید، ادامۀ تلاش و اقدامات بیشتر، نهتنها آسان؛ بلکه کاملاً طبیعی میشود. تأکید میشود پیروزی واقعی، تنها با تلاش به دست میآید.
دربارۀ نویسنده، گرنت کاردون:
گرنت کاردون، نویسندۀ پرفروش نیویورکتایمز و متخصص بینالمللی آموزش فروش است. او بهطور مرتب در شبکههای «CNBC»، «MSNBC»، فاکسنیوز و فاکسبیزنس حضور دارد و از نویسندگان هافینگتونپست نیز هست. جون ریورز، مجری مشهور، بخشی از برنامهاش را به او و خانوادهاش اختصاص داده است.
این نویسنده به مدت ۲۵ سال با شرکتهایی در سراسر جهان همکاری کرده است و برنامههای فروش را برای بهبود فرایندها و افزایش درآمد، ارائه میدهد.
او در شهرهای بزرگ آمریکا، کانادا، برزیل، کارائیب، اتریش، انگلستان و استرالیا سخنرانی کرده است. روشهایش در کسبوکارهایی در ایرلند، روسیه، تایوان و حتی قزاقستان به کار گرفته میشوند.
کتابهایش نیز به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. او وبسایت آموزش فروش مجازی را برای صنعت خودروسازی راهاندازی کرده است. مخاطبانی از سراسر دنیا در سمینارهای زندۀ یکروزهاش شرکت میکنند. اولین کتابش، فروش، تنها راه بقا، بهعنوان کتاب قطعی فروش برای قرن بیستویکم شناخته میشود. خوانندگان دربارۀ این کتاب نظرهای مثبتی داشتهاند. اولین کتاب منتشرشدۀ او، اگر اول نباشی، آخر میشوی، بهتازگی به فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز راه یافته است.
این نویسنده، علاوهبر نویسندگی و سخنرانی، در تجارت نیز موفق بوده و مالک سه شرکت موفق است که با ایدهای ساده و بدون سرمایه راهاندازی شدهاند. او جوایزی را نیز برای تلاشهایش در زمینۀ ارتباط بین کسبوکارهای هندی و آمریکایی، همچنین بهعنوان فارغالتحصیل ممتاز دریافت کرده است.
او در فعالیتهای بشردوستانه نیز مشارکت دارد و مقامات مختلف از وی تقدیر کردهاند.
این نویسنده، هماکنون، با همسر و دخترش در لسآنجلس زندگی میکنند.

فهرست مطالب کتاب:
- مقدمۀ مترجم
- مقدمه
- فصل اول: قانون ۱۰ برابر چیست؟
- فصل دوم: چرا قانون ۱۰ برابر حیاتی است؟
- فصل سوم: موفقیت چیست؟
- فصل چهارم: موفقیت وظیفۀ شماست
- فصل پنجم: هیچ محدودیتی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد
- فصل ششم: مسئولیت همه چیز را بر عهده بگیرید
- فصل هفتم: چهار سطح تلاش و کوشش
- فصل هشتم: متوسطبودن فرمولی برای شکست است
- فصل نهم: اهداف ۱۰ برابری
- فصل دهم: رقابت برای افراد ضعیف است
- فصل یازدهم: فراتر از طبقۀ متوسط
- فصل دوازدهم: وسواس بیماری نیست؛ یک موهبت است
- فصل سیزدهم: با تمام وجود وارد میدان شوید و بیش از حد معمول متعهد شوید
- فصل چهاردهم: به فکر پیشروی باشید نه عقبنشینی
- فصل پانزدهم: همهجا را به آتش بکشید (با تمام قوا تلاش کنید)
- فصل شانزدهم: ترس، شاخص بزرگ است
- فصل هفدهم: افسانۀ مدیریت زمان
- فصل هجدهم: انتقاد، نشانۀ موفقیت است
- فصل نوزدهم: رضایت مشتری، هدف اشتباه است
- فصل بیستم: حضور همهجا (حضور فراگیر)
- فصل بیست و یکم: بهانهها
- فصل بیست و دوم: موفق یا ناموفق
- فصل بیست و سوم: شروع با ۱۰ برابر
- دربارۀ نویسنده



نقد و بررسی وجود ندارد.