کتاب زندگی ناممکن به انگلیسی (The Life Impossible) اثر مت هیگ (Matt Haig) ترجمۀ صدیقه اوشنی انتشارات یوشیتا
معرفی کتاب زندگی ناممکن:
زندهبودن یعنی یکیشدن با زندگی!
زندگی ناممکن، داستان زن ناامید 72 سالهای است که برای کشف حقیقت مرگ دوستش به جزیرهای میرود؛ درواقع او در دل مرگ، بهدنبال کشف حقیقت زندگی است. برای رسیدن به اقیانوس دل به دریا میزند و با اتفاقات مهیج و باورنکردنی خواننده را به دنبال خودش میکشاند. او با درک بخش ناشناختۀ زندگی، گذشتۀ تلخ و سنگین خودش را میبخشد و امید و قدرت تغییر زندگی را به دست میآورد و به ما نشان میدهد که هیچ وقت برای شروع، دیر نیست.
معرفی کامل زندگی ناممکن:
داستان کتاب زندگی ناممکن، نوشتۀ مت هیگ از جایی آغاز میشود که زنی 72 ساله به نام گریس، که بهتازگی همسرش را از دست داده و زندگی غمباری را سپری میکند، متوجه میشود دوست قدیمیاش فوت کرده و خانهاش را برای او به ارث گذاشته است؛ خانهای زیبا در جزیرهای حیرتانگیز به نام ایبیزا واقع در اسپانیا. او برای کشف حقیقت مرگ دوستش به ایبیزا میرود و در آنجا اتفاقاتی پیش میآید که زندگیاش را بهکلی دگرگون میکند.
زندگی ناممکن، داستانی در ژانر رئالیسم جادویی و سرشار از غافلگیری است؛ روایتی دربارۀ امید و نیروی زندگیبخش یک شروع دوباره. در این کتاب، مت هیگ در قالب روایتی غیرخطی، تجربیات خود را پیرامون افسردگی و سختیهای زندگی، به شکلی صمیمانه و ساده با خوانندگان در میان میگذارد. این کتاب دربردارندۀ عناصری از ژانر ماوراءطبیعی و درام زندگی است. مت هیگ بهخاطر تواناییاش در ترکیب واقعیت و خیال به شکلی عمیق و اندیشمندانه، شهرت دارد. او از این ترکیب برای پرداختن به مسائل فلسفی و انسانی مانند مرگ، زندگی، عشق و رستگاری استفاده میکند که نمونۀ کامل آن را میتوان در رمان کتابخانۀ نیمهشب مشاهده کرد، که یکی از پرفروشترین کتابهای این نویسنده بوده است.
مت هیگ در این کتاب نیز مانند آثار پیشین خود، به کاوش در مفاهیم عمیق فلسفی میپردازد و درعینحال داستانی گیرا و جذاب را بیان میکند. رمان زندگی ناممکن، به بررسی موضوعاتی مانند جستوجوی هویت، معنای زندگی و چگونگی مواجهه با ناشناختهها میپردازد. نویسنده از طریق این داستان نشان میدهد آنچه از نظر ما جادویی و ناشناخته است، شاید بخشی از واقعیتی باشد که هنوز به درک کامل آن نرسیدهایم.
شاید بزرگترین موهبت این اثر این باشد که به ما نشان میدهد میتوانیم مرزهایی را که در ذهنمان ساختهایم، از بین ببریم، ارتباطاتی را که قبلاً پنهان بوده، درک کنیم و زندگی را با تمام غنای آن، قدر بدانیم.
قسمتهایی از کتاب:
• وقتی به وقایع جهان نگاه میکنم، میبینم کل گونۀ بشر در مسیر نابودی قرار دارد. گویی این مسیر، مانند الگویی دیگر، از پیش تعیین شده است. من از انسانبودن، از این موجود کوچک و حقیر که حتی قادر به تغییر سرنوشت جهان نیست، خسته شدهام. همهچیز ناممکن به نظر میرسد.
• به نظر من، اگر میخواهی به حقیقت برسی، اگر میخواهی زندگی غنی و آگاهانهای داشته باشی، باید بهسمت احتمالات، رمزورازها، پویایی، سفر و دگرگونی حرکت کنی، چون زمانی که جهانشمولی را در آن یافتی، خودت را نیز پیدا میکنی؛ خودِ درحال حرکت و دگرگونیات را. رسیدن، مستلزم ترک گذشته است. اینکه همیشه به یاد داشته باشی همۀ چیزهای سادهای که به آن باور داری، ممکن است اشتباه باشد
• علفهای هرز وجود خارجی ندارند؛ آنها فقط یک مسئلۀ ادراکی هستند. اگر کسی از رشد قاصدک در چمن خانهاش خوشش نیاید، از روی حسادت آن را علف هرز مینامد، چون ما انسانها بهطور ذاتی تمایل داریم همهچیز را دستهبندی کنیم. ما در مقابل آنها، ریاضیات در مقابل شعر، علف هرز در مقابل گل.
• در یک چشم برهم زدن، در جایی بودم که به نظر میرسید خشکی است. در طبیعت بودم؛ اما نه طبیعتی که قبلاً دیده بودم. درختانی که درخت نبودند؛ درختانی بلند و باریک با برگهای سفید. ساحلی که شبیه ساحل نبود. دریایی که شبیه دریاهای دیگر نبود و هوا، هوایی نبود که تابهحال در آن نفس کشیده باشم. آنقدر خالص و شیرین بود که گویی نفس کشیدن را مانند هدف زندگی احساس میکردم؛ نه فقط پیشنیازی برای زنده ماندن.
دربارۀ نویسنده، مت هیگ:
مت هیگ نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی است. او با بیماری افسردگی گریبان گیر بوده و در آثارش به این موضوع توجه ویژه دارد. دلایلی برای زنده ماندن و کتابخانه نیمهشب از آثار شناختهشدۀ او هستند.

فهرست مطالب کتاب:
مقدمۀ مترجم
داستانی غمانگیز
معذرتخواهی
ناتوانی در درک لذت
آناناس
پروندۀ باز
14159/
گفتوگو با مردگان
صخرۀ بلند
با الف شروع میشود
نمک
ویرانی
قاب عکسهای روی دیوار
شیشۀ زیتون
احساس رضایت
احساس ضرورت
شیشهای که یکسومش پر بود
ریاضیات
نظریۀ جدیدی دربارۀ بینهایت
سانتا گرترودیس
زنی که آینده را میفروخت
گل زرد
ضربه به در
لا ویدا ایمپوسیبلی
لطفاً از آقای ریباس فاصله بگیرید
فقدان لذت
بازار هیپیها
مار و بز
آلبرتو
نیمهشب فردا
تنهایی گریزناپذیر گریس وینترز
رادیوهای شکسته
درخشش
قایقی به نام «نَه»
نولتیا کریزوکومویدس
تاریکی ناگهانی
نور
ابر و کُره
آزاد و رها
همهچیز ناگهان ناپدید شد
دستوپا زدن در آب
وقتی اسم کسی را میدانی، بدون آنکه بدانی چگونه
نوسانات
لا پرسنسیا
تیری در تاریکی
توصیهها
هتل بینهایت
ویژگیهای خاص
لذت بیانتهای آبپرتقال
کتاب
فلیتوود مک
خوردن هندوانه زیر آفتاب
من خودِ زندگی بودم
گربه
کامیون
لیکه
فراتر از حد تصور
زندگی ناممکن
ماجرای بز
لابسترها
بوی آلبرتو ریباس
ذرات نور
کلیسا
باور به چیزی فراتر
عمارتها
سومشخص
ماه درحال سقوط
1855
رستگاری
نمایی از کف کلیسا
معادلۀ بدون جواب
کرمچاله
آنچه کریستینا در قایق گفت؛ درحالیکه باد بهآرامی لابهلای موهایش میوزید
گریس بهدردنخور
اسب
فرودگاه
محافظت
درِ بسته
آبمیوۀ دستنخورده
نهنگ 52 هرتزی
مارتا و قانون دوم ترمودینامیک
انجیر
الویس پرسلی و جام شکسته
شکار ذهن
دلشکستگیها و خماریها
جزیرهها وجود ندارند
ال پسکادور
آرت باتلر
مقادیر نامشخص
تمام ایدههای هوشمندانۀ آلبرتو
فراخوان
هدف
سیگنال
چرت دیسکویی
ملاقات با یک شخص آشنا
بهترین شخصی که در تمام عمرم شناختهام
نقص کامل
بیدارشدن مثل یک کودک
روشنایی
گریس وینترز با دو نفر همراه
میعادگاه فراموشکاران
لذت شمارش بدون شمردن
اِرمانا
درخت غار
رولت
چرخش و رودخانه
تناقضها
اتفاقاتی که هضمشان دشوار است
بطری کوچک
تجمع اعتراضی
بار سنگین
سالاسیا
ساحل حقیقت
زمان ارسال سیگنال فرا رسیده است
زنده
سرنوشتی که میسازیم
این زندگی است
به خاطر من زندگی کن
خاکستر
من هستم
پرندۀ آبی
فروغ خورشید
نقد و بررسی وجود ندارد.