کتاب نجات از خانواده سمی (بازماندگان بزرگسال از خانواده سمی) ابزارهایی برای حفظ مرزها،مقابله با انتقاد و درمان احساس شرم پس از قطع روابط به انگلیسی ( Adult Survivors of Toxic Family Members) اثر شری کمپبل (Sherrie Campbell) ترجمه سوگند شکاری انتشارات یوشیتا
معرفی کتاب نجات از خانواده سمی:
از چالشبرانگیزترین مسائل رواندرمانی، مربوط به تجربیات ناراحتکنندۀ افرادیست که با اثرات سمیِ شریک عاطفیِ سوءاستفادهگر، والدین یا اعضای خانوادۀ آزارگر سروکار دارند. رنج عاطفی میتواند شدید و بینظم باشد و بهصورت حالتهای ناامیدی، افسردگی، نگرانی بیوقفه یا اضطراب تجربه شود. دکتر شری کمپبل در این کتاب راهنمای بینظیری را ارائه میکند که نهتنها الهامبخشِ تجربیات رایج زندگیست، بلکه برای زخمهای عاطفی طولانیمدت که در اعماق وجود مدفون شدهاند، راهبردهای درمانی مؤثری را ارائه میدهد که این زخمها همچنان در دیوارههای حافظۀ احساسات شما منعکس میشوند؛ همۀ اینها استراتژیهایی هستند که میتوانند الگوهای زندگی مخرب را به الگوهای سالم و پایداری تبدیل کنند. برای هر کسی که با چالشهای مداوم پیوندهای سمی خانوادگی یا با پیامدهای یک رابطۀ سمی ازهمگسیخته دستوپنجه نرم میکند، بهعنوان منبعی ارزشمند، بااطمینان کتاب دکتر کمپبل را به او توصیه میکنیم؛ این کتاب، برای رهایی عاطفی راه را روشن میکند تا دوباره احساس توانمندی بیدار و تجدید شود و بازدمی دوباره برای زندگیمان باشد.
نکوداشتهای کتاب نجات از خانواده سمی :
-«شری کمپبل کتابی نوشته است که خواندن آن برای هرکسی که با اعضای سمی خانواده، قطعرابطه کرده، واجب است. کتاب او عناصر مهمی را گرد هم آورده که بهشدت برای غلبه بر شرم دوران کودکی، مورد نیاز است و علاوه بر اینکه در هر مرحله از بهبود عاطفی خوانندگان کتابش را راهنمایی میکند، به آنها کمک میکند تا مرزهای خودتوانبخشی را ایجاد کنند. هر فصل از کتاب او بینش عمیقی را در مورد متداولترین کشمکشهایی که بازماندگان از خانوادههای سمی در سن بزرگسالی با آن روبهرو هستند، ارائه میدهد.»
کیم سعید؛ نویسندۀ کتاب چگونه مانند یک رئیس قطع ارتباط کنیم-«شری کمبل تعدادی کتاب در مورد برخورد با اعضای سمی خانواده و دوستداشتن خود، پس از اتفاقات پیشآمده، نوشته است که این افراد باید آنها را بخوانند. آخرین اثر او مانند جواهری درخشان، برای هر فردیست که در جستجوی حمایت برای غلبه بر روابط سمی است. کتاب او برای متخصصان سلامت روان ضروری است، چون این بخش از آسیبهای روانی اغلب بهطور ناآگاهانه و بهاشتباه درک شده است. این کتاب را بخوانید و برای اطلاعات بیشتر و رسیدن به کامیابی، در رسانههای اجتماعی با او ارتباط برقرار کنید.»
دن پیِرس؛ بنیانگذار مؤسسۀ Mentally Fit و
مشارکتکننده در کمپانی Thrive Global-«تا قبل از خواندن این کتاب، هیچ کتاب خودیاری به من این امکان را نداده بود که با خانوادۀ سمیام قطعرابطه کنم یا پیامدهای بعد از آن را درمان کرده و با آنها مقابله کنم. من گامبهگام طرح شری کمبل را دنبال کردم؛ طرح او در عرض چند هفته از دردی که یک عمر در روح من نهفته بود، کم کرد. این کتاب برای بازماندگان این نوع آسیبهای روحی و همچنین پزشکانی که در مطب خود با این موضوع مواجه میشوند، مفید است. با خواندن این کتاب توانستم دوباره با پدرم ملاقات کنم، قبل از مرگش از او تقاضای بخشش کنم و حقیقت تکاندهندهای را متوجه شوم. فقط میتوانم اتفاق رخداده را بهعنوان یک رویداد ماورا طبیعی توصیف کنم. من یک بچة دلشکسته و بهدنبال ارزشهای درونیام بودم. اکنون یک بزرگسالِ کاملاً درهمشکسته هستم، با مرزهایی امن، از نظر عاطفی بالغتر و آگاه از اینکه هرچه باشم، کافی هستم.»
تام دوتا؛ مدیرعامل کانادایی برندۀ جایزه،
نویسندۀ پرفروش بینالمللی،
سخنران و تهیهکنندۀ رادیو و فیلم-«کلمات کتاب شری کمپبل با شفقت و همدلی، وجودِ خواننده را در بر میگیرد و راهنمای روشنی برای شفای صحیح از روابط سمی ارائه میکند. کمپبل، آسیبهای درونیِ ناشی از تجربیات خودش را بهعنوان زنی که قاطعانه از یک محیط سمی خارج شده، بهراحتی به اشتراک میگذارد. او در همین حین که قطعات گمشدۀ پازل را در کنار هم میچیند، به خوانندگان راهنمایی میدهد؛ همچنین اثبات میکند که میتوان از خانوادهای آزاردهنده و سمی رهایی یافت و یک زندگی کاملِ متمرکز بر آرامش داشت. من این کتاب را بهشدت به کسانی که بهدنبال آزادی واقعی و پیشرفت در زندگیشان هستند، توصیه میکنم.»
جولی لوکان؛ مربی و کارشناس امور زندگی و
عضو مؤسسۀ Crown & Compass Life Coaching-«شری کمپبل یک دیدگاه منحصربهفرد و واقعی در خصوص معنای جداکردن خود از اعضای سمی خانواده ارائه میدهد. او دربارۀ سوءاستفادۀ خانوادگی، تأثیرات آن بر ایجاد احساس شرم و سردرگمی مادامالعمر توضیح میدهد و گامهایی عملی برای بهبود زندگی به مخاطبان ارائه میکند؛ بنابراین، این افراد دیگر نمیتوانند از شما سوءاستفاده کنند. کمپبل، در این زمینه فقط یک متخصص نیست؛ بلکه یک بازمانده نیز هست و این موضوع، او را با افرادی که این نوع دردها را تجربه کردند، بیشتر مرتبط میکند. کمپبل معتقد است افرادی که با این نوع آسیبهای روانی دستوپنجه نرم میکنند، اغلب بیشتر از یک متخصص، به یک بازماندۀ دیگر نیاز دارند تا عمیقاً پیچیدگیهای دورشدن از سوءاستفادههای خانوادههای سمی را درک کنند. این کتاب به شما این امکان را میدهد تا دربارۀ آنچه که هرگز اجازه نداشتید احساس کنید یا دربارۀ آن صحبت کنید، احساساتتان را بیان کنید.»
جک کنفیلد؛ یکی از نویسندگان مجموعه کتابهای سوپ جوجه برای روح
و کتاب اصول موفقیت: چگونه از جایی که هستید به جایی که میخواهید برسید-«چند سال پیش، قبل از مصاحبه با شری کمپبل، من از روی سادگی گفتم: «حتماً خیلی سخت بوده که تصمیم بگیری با خانوادهات قطعرابطه کنی» که او بهسرعت پاسخ داد: «این مسئله یک انتخاب نبود؛ کاری بود که برای زندهماندن باید انجام میدادم.» کمپبل، از طریق تخصص و دانش شخصی خود، کسانی را که درد ناشی از خانوادۀ سمی را تجربه میکنند، راهنمایی کرده و راهی عملی برای بهبودی، زندهماندن و در نهایت پیشرفت به آنها ارائه میکند. کمپبل بهعنوان یک بازمانده، صدایی عالی برای کمک به افرادیست که از این آسیب و شرم غیرقابلتصور خانوادگی رنج میبرند و به آنها اجازه میدهد تا مرزهای نجاتدهنده را برای رهایی خود تعیین کنند. من مشتاقانه منتظر جدیدترین کتاب او هستم.»
رابی لودویگ؛ روانشناس، شخصیت تلویزیونی، رواندرمانگر و نویسنده-«گاهی اوقات سالمترین کار این است که با افراد سمی حدومرزی تعیین کنید؛ حتی اگر آن افراد خانوادهتان باشند. شری کمپبل در این کتاب از شفقت، تخصص خود و رویکرد مستقیم استفاده میکند تا زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد. این کتاب شامل انبوهی از اطلاعات در مورد اعضای سمی خانواده است و به هر کسی که آن را میخواند، در مورد چگونگی آمادگی ذهنی و عاطفی برای عدم ارتباط با اعضای خانواده، غم ازدستدادن این روابط و حفظ مرزهای سالم، دانش بسیار مفیدی ارائه میدهد. همۀ ما میتوانیم از کمپبل یاد بگیریم که التیام زخمهای ناشی از سوءتفاهمها ملزم به این نیست که دیگران شما را درک کنند؛ بلکه از داشتن شجاعت ایستادگی در برابر همۀ احتمالات ناشی میشود.»
جولی هِفنر؛ نویسندۀ کتاب تغذیۀ بدن و روح شما
معرفی کامل نجات از خانواده سمی:
پیشگفتار نویسنده
تصمیم به قطعرابطه با خانواده، یک تعهد جسمی، ذهنی و روحی است. تعیین مرزهای قطعارتباط یا چیزی شبیه به عدمتماس، مستلزم ایمان کورکورانه به این موضوع است که جدایی برای شما بهتر خواهد بود. قطعارتباط یعنی ممنوعیت هرگونه تماس مستقیم و یا غیرمستقیم، آن هم از هر نوعِ فیزیکی، شفاهی، کتبی و یا هر چیزی، بین شما و شخص دیگر یا گروهی از افراد. این تصمیم باید بر این باور انتخاب شود که زندگی بدون خانواده فقط به معنی خوببودنتان نیست؛ بلکه حال روحیتان نیز بهتر از خوب خواهد بود. ممکن است تعریف شما از «خوب» با آنچه که به آن امیدوار بودید یا در ابتدا تصور میکردید، متفاوت باشد؛ اما من به شما اطمینان میدهم که احساس سلامتی و شادی در این شرایط هم کاملاً امکانپذیر است.
من در این کتاب به شما کمک میکنم که حدومرزهای قطعارتباطتان را تعیین و حفظ کنید. این کار میتواند امنیت روانی و عاطفی را که در تمام طول زندگی به آن نیاز داشتهاید، ایجاد کند. این مرزها میتواند آرزوی رهایی از فشارهای خانوادگی را که مدتها بهدنبالش بودید، برآورده کند؛ همچنین آنقدر قوی هستند که مانند زرهی در برابر آسیبرسانان، از شما محافظت میکنند. با تعیین مرزها میتوانید بدون سوءاستفادههای مداوم، موشکافی، نمایشها و بازیهای فریبدهندۀ سیستم خانوادۀ سمی خود، زندگیتان را آزادانه پیش ببرید.
بااینحال، همانطور که خودم تجربه کردم، قطعرابطه با خانواده دو جنبۀ عاطفی متناقض دارد؛ از یک طرف کاملاً رهاییبخش است، میتوانیم برای اینکه بالاخره حقمان را گرفتهایم و برای اینکه خودِ واقعیمان دوست داشته شده است، احساس غرور کنیم؛ از سوی دیگر، جریان پنهانیِ خاصی از خودتردیدی و شرمِ سمی وجود دارد که وقتی بهتنهایی جلو میرویم، بهسرعت تمام ذهنمان را آلوده میکند و به این فکر میافتیم که شاید داریم مرتکب خطای وحشتناکی میشویم.
چرا این اتفاق میافتد؟ چون آنها خانوادۀ ما هستند. چه کسی به یک خانوادۀ دوستداشتنی نیاز ندارد یا یک خانوادۀ دوستداشتنی نمیخواهد؟ همۀ ما به آن نیاز داریم.
متأسفانه، سیستمی که در آن اعضای خانواده بهصورت روانی آسیب میرسانند، هر راهی را بهجز آنچه مدنظر خودشان است، نمیپذیرند؛ بنابراین، برای خانوادههای سمی تنها یک راه وجود دارد. سیستمهای خانوادۀ سمی، آغوششان بهسمت تغییر، ایدههای متفاوت یا افکار منعطف باز نیست؛ تحمل روش مدنظر آنها، به پذیرش سوءاستفادههایشان منجر میشود و پذیرش روش آنها، بهطور مستقیم با رشد سالم فردیت، آزادی، عشق و شادی در تضاد است؛ یعنی همان چیزهایی که ما حق جستوجویشان را داریم و سزاوارشان هستیم.
تحرکات خانوادۀ سمی تا حد زیادی بر پایۀ مدل تفکر جمعی است که در آن تمام تفکرات و تصمیمگیریها در سیستم خانواده از هر نوع خلاقیت، استقلال یا مسئولیت فردی هر یک از اعضای خانواده بهشدت جلوگیری میکند. یک سیستم خانوادۀ سمی، چون از نظر تعداد قوی است، کارساز عمل میکند و زمانی که روش ترساندن و تهدیدکردنشان، دستبهیکیکردن بر علیه یک نفر باشد و شما کودک بیگناهی باشید، این روش قدرتمندتر میشود. شما از همان روزهای اول زندگیتان، با این نوع وحشتها و تهدیدها پرورش یافتهاید.
بهعنوان یک پزشک، محقق، دانشآموز و درمانگر نمیتوانم ببینم که چطور حفظ ارتباط با سیستمی که فردیت یا مسئولیت فردی را از بین میبرد، میتواند افراد را از مسیر شناخت واقعی، خلقکردن و درآغوشکشیدن واقعیت خودشان دور کند. خودارزشمندی احتمالاً به مفهومی که دسترسی به آن سخت است و شما آرزوی تجربه و کشف آن را دارید، تبدیل شده است؛ اما به نظر نمیرسد به آن دست یابید، چون سیستم خانوادۀ شما هیچ راه و گزینهای برای استقلال و جدایی شما و رهایی از چنگال آنها برایتان فراهم نمیکند و درصورتیکه رهایی را تجربه نکنید، نمیتوانید ارزش خودتان را تعریف کنید.
در تجربهام بهمنظور یافتن راهی برای خروج از خانوادۀ آسیبرسان و بهبود زندگیام دریافتم که بیشتر اطلاعاتی که برای کمک و راهنمایی به من داده بودند، مرا به قطع پیوندهای خانوادگی تشویق نمیکردند یا این کار را پیشنهاد نمیدادند؛ اکثر آنها به من یاد دادند که بفهمم مفهوم سمی و نامطلوب چیست، انواع مختلف افراد سمی کداماند، چه تأثیراتی اعضای خانوادۀ سمی روی ما میگذارند و اینکه چگونه این سیستمِ سمی بر عملکرد ما در جهان تأثیر میگذارد؛ درحالیکه اطلاعات بهدستآمدهام ارزش فوقالعادهای به رشد شخصی من اضافه کرد، اندکی از آن یافتهها به من اجازه داد تا بهطور تماموکمال از خودم مراقبت کنم؛ علاوهبراین، زمانی که در حال واکاوی آسیبهایم بودم، هیچکس نمیتوانست به سؤالاتی که من بهطور خصوصی از خودم پرسیدم، پاسخ دهد؛ چون متون علمی و ادبی به ما میآموزد که ارتباط با خانواده، حداقل تا حدی، بخش جداییناپذیری از راهحل درد ماست.
مشکل اینجاست که میدانستم اگر در هر حدی سوءاستفاده را تحمل کنم، همچنان مورد سوءاستفاده قرار خواهم گرفت؛ درحالیکه شاید ارتباط با خانوادهای که از نظر روانی آزاردهنده است برای برخی امکانپذیر باشد، بسیاری از ما میدانیم که حفظ این ارتباط دقیقاً همان چیزی است که مانع رشد و تبدیلشدن ما به فردی سالم است.
این مسئله بهمعنای ادامۀ زندگی بهعنوان فردی خاموش، مملو از ترس، متحمل سوءاستفاده و قربانیشدن ماست. آیا این نوع زندگی برای کسی مناسب است؟ من سالها به این شکل زندگی کردم و تحقیقات نتوانست کمکی به بهبود من کند. شاید شما هم مثل من فکر میکردید که برای آدم خوبی بودن باید ارتباطتان را با خانوادۀ سمیتان اندکی حفظ کنید؛ بااینحال، نسخۀ «آدم خوب» شما، نه برای خانواده، بلکه برای خودتان کاملاً غیرمعتبر و مضر بود. این نوع «آدم خوب» بودن یعنی آنقدر نزدیک سوءاستفادهگرها میمانید تا همچنان آسیب ببینید.
قطعروابطتان ممکن است سالها طول بکشد، چون ما نمیدانیم بعد از آن ممکن است چه اتفاقی برای ما یا زندگیمان بیفتد. فکر به آن ناشناختهها و تنها زندگیکردن، تاریک و وحشتناک است. برای اینکه بتوانم آنقدر شجاع باشم که در بهبودی خودم همواره روبهجلو بروم، باید احساس کنم که شخصی واقعاً درد، درگیریهای درونی و ترسهای من را درک کرده است. من نیاز داشتم که ببینم فردی مانند من، در روند قطعرابطه با خانواده چه احساسی دارد و در هنگام تصمیمگیری با چه چالشها یا درگیریهایی مواجه میشود؛ به همین دلیل است که من در این کتاب، داستان خودم را گنجاندهام؛ داستانی رهاییبخش و درعینحال وحشتناک!
در سفر درمانم پس از قطعرابطه، احساس میکردم پیشقراولی تنها هستم. من مجبور شدم کورکورانه و بدون هیچ اطلاعاتی این راه را طی کرده و زندگی کنم. اگرچه اکنون راه را میدانم و این موضوع به من چیز خاص و ارزشمندی میدهد تا به همۀ شما که خلأهای مشابهی را تجربه کردهاید، پیشکش کنم.
من بهطور جدی معتقدم که ما نمیتوانیم در حین تحمل سوءاستفاده، بهبود یابیم؛ به همین دلیل است که من و بسیاری از افراد دیگر، گزینۀ عدمارتباط را انتخاب میکنیم که من دربارۀ این موضوع در کتاب سال ۲۰۱۹ خودم نوشتم که «اما در هر صورت این خانوادة شماست». قطعرابطه با اعضای سمی خانواده، دوستداشتن خود را به دنبال دارد. به پیامد قطعرابطه اشاره کردم، چون وقتی مردم کلمات «قطعرابطه» یا «عدمارتباط» را میشنوند، شاید بهطور خودکار کسانی را که روابطشان را قطع کردهاند، افرادی عصبانی، تلخ، نابالغ، کینهتوز، لوس، حسود و بزرگسالانی در غالب کودک بپندارند که با اعضای خانوادهشان ظالمانه و غیرمنطقی هستند. قطعرابطه بهمعنای بدخواهی، نفرت، لجبازی، عدمبخشش، خرابشدن یا انتقامگرفتن نیست؛ بلکه مربوط به خودمراقبتی است.
من دربارۀ این موضوع ننوشتم تا خانوادهها را متلاشی کنم؛ در واقع، من نمیتوانم خانوادۀ سمی را که از قبل متلاشی شده است، از هم جدا کنم. قصد من روشنکردن این موضوع مهم و ارائۀ گزینههای سالم و عملی برای مراقبت از خود است. به نظر من، قطعروابط تا حد زیادی برای حفظ خانوادهها در نسلهای آینده است؛ آن هم پس از اینکه شخصی مثل من یا شما تصمیم گرفتیم که زنجیرۀ سوءاستفادۀ خانوادگی با ما متوقف شود.
پس از قطعرابطه با اعضای سمی خانواده، امید و روشنی در زندگی پدیدار میشود. در این کتاب، هم فرصتها و هم چالشها را مشخص خواهم کرد. عادتِ اعتمادنکردن به خودتان از دوران جوانی در شما برنامهریزی شده است. این عدماعتمادبهنفس، بهعنوان یک بازمانده، انجام اقدامات لازم برای خود محافظتی را برای شما بسیار چالشبرانگیز میکند. همین عدماعتماد میتواند مانند یک خونریزی آهسته برای بدنتان به نظر برسد، چون دائماً از خودتان میپرسید که آیا تصمیم درستی گرفتهاید یا زمانی که احساس میکنید بهطور ناعادلانه توسط جامعهای مورد قضاوت و انتقاد قرار گرفتهاید که نمیتواند درک کند فردی برای قطعرابطه با خانوادهاش نیاز به تصمیمگیری دارد. ازآنجاکه شما اینگونه تربیت شدهاید و احساس ناامنی میکنید، جای تعجب نیست که بپرسید، آیا نسبت به حدومرزهای خودتان خیلی حساس یا خیلی خشن هستید. میدانم که برای داشتن یک زندگی رضایتبخش، شاد و همراه با عشق، درمان این شکوتردیدها ضروری است؛ پیامد پس از انجام این کار این است که برای درک همۀ سردرگمیها، احساس گناه، اضطراب، تنهایی و حس غم فرصتی خواهید داشت. تمام پادزهرها و مجموعه مهارتهای ارائهشده در این کتاب به شما پیشنهاد میدهد که مرزهای جدیدی را تعیین کرده و روشهای جدیدی برای تفکر انتخاب کنید.
وقتی هیچ تماسی با اعضای سمی خانواده برقرار نمیکنید، بزرگترین هدیهای که به خودتان میدهید این است که برای ترمیم زخمهای اصلی خود و شروع به بهبودیِ واقعی و عمیق، زمان و فضای بیوقفهای خواهید داشت. نیازهای اصلی شما از بدو تولد شروع شدهاند و باید برآورده شوند؛ نیازهای اصلی کودکان شامل دریافت سطوح کافی زمانی، محبت و توجه، همراه با رفع نیازهای آنها برای احساس شنیدهشدن، تأییدشدن و درکشدن است؛ اما محدود به آنها نیست. وقتی این نیازها برآورده نمیشوند، دیگر هیچ راهی برای بازگشت به نقطۀ آغاز زندگی وجود ندارد تا بتوان بهوسیلة هر نوع رابطۀ احساسی بیرونی و دریافت عشق، این نیازهای اصلی را التیام بخشید یا برآورده ساخت. تحقیقات سادهلوحانه پیشنهاد میدهد که بهدنبال روابط دیگری خارج از خانواده خود باشیم تا نیازهای اساسی خود را از عشق، پذیرش و حمایت عاطفی تأمین کنیم. اگرچه سایر روابط عاشقانه برای رفاه کلی ما، اساسی، ضروری و مهم هستند، اما من معتقدم واردکردن چنین فشاری بر دیگران برای رفع نیازهایی که در خانوادهمان نادیده گرفته شدهاند، نهتنها برای ما نامناسب است، بلکه چنین درخواستی غیرممکن است. اینکه فرض کنیم هر کسی میتواند نیازهای اصلی را که باید فقط در خانوادهمان برآورده شود، پاسخ دهد، غیرعاقلانه و از نظر عاطفی خطرناک است. پیام ناخوشایند این نوع اطلاعات و طرز تفکر این است که زمانی که در نهایت، ما باید یاد بگیریم که خودمان زخمهایمان را درمان کنیم و نیازهایمان را برآورده سازیم، دیگران این کار را برای ما انجام میدهند.
درمان، تنها از طریق بررسی دقیق اتفاقاتی به دست میآید که در زندگی بر شما گذشته و اینکه چگونه این اتفاقات شما را به این نقطه رسانده است. مهمترین کاری که شما بهعنوان یک انسان انجام میدهید، ساختن دوبارۀ زندگی خودتان است. تنها هدف روح من، کمک به درآغوشگرفتنِ فرصتِ شفابخشی و حفظ آن برای شماست. من برخی از موانع غیرمنتظره در مسیر پیامدهای بعد از انجام کارها را که من و دیگران با آنها مواجه شدهایم، با شما به اشتراک میگذارم و در مورد اینکه چگونه بدون آنکه به پشت سرتان نگاه کنید به خودمراقبتی متعد بمانید، یک نقشۀ راه در اختیارتان میگذارم. خانوادۀ ویرانگر شما هیچ جایگاهی در روند بهبودیتان ندارند. بهترین نوع بهبودی آن است که بهتنهایی آن را به دست آورید. شما اجازۀ انجام کارهای زیر را دارید:
- شما مجاز هستید که با اعضای سمی خانوادهتان رابطۀتان را قطع کنید.
- شما اجازه دارید که هر شخصی را که بهطور مداوم برای سلامت روانتان مضر است، کنار بگذارید.
- شما اجازه دارید که احساس کنید و عصبانی باشید، از خودتان و نیازهایتان مراقبت کنید و در مورد هر پیشنهاد بخششی زودباور نباشید.
- شما مجاز هستید که به هر طریقی که میخواهید از زندگیتان مراقبت کنید؛ آن هم بدون اینکه برای تصمیماتتان به کسی توضیح دهید.
قسمت هایی از کتاب نجات از خانواده سمی:
با طردشدگی عاطفی، شخصی را از دست میدهید که عمیقاً دوستش دارید و احساس میکنید به او نیاز دارید، با دانستن اینکه این شخص انتخاب کرده که نه با شما نباشد و نه در زندگیاش شما را نگه دارد. این نوع از طردشدگی برای اینکه شما را در اندوه و ناامیدی وصفناپذیری فرو ببرد، کافیست. وقتی کسی که دوستش دارید انتخاب میکند با شما نباشد، شما فقط رابطهتان را با آن شخص از دست نمیدهید؛ بلکه باور اصلی به خودتان را بهعنوان چیزی مهم و ارزشمند از دست میدهید.
اَندرسون بیان میکند که غم و اندوه رهاشدن، بهخودیخود یک سندرم است. آنچه به غم و اندوهِ طردشدن ویژگی خاص خودش را میبخشد، روشیست که از طریق آن ترس و خشم را بر علیه خودتان بر میگردانید. این گرایش به خودزنی باعث میشود که غم رهاشدن، عمیقاً با اندوهِ ناشی از مرگ متفاوت باشد. بازماندگانِ طردشدگی، حساس، دلسوز و آمادۀ عشقورزیدن هستند و برای برخی از شما، غم و اندوهِ رهاشدن میتواند آنقدر طولانی باشد که مانع یافتن و تداوم عشق در شما شود. زخم رهاشدن، شما را به این سؤال وا میدارد که آیا در عشق و روابط دوستداشتنی یا مقبول هستید؟ این نقصِ شخصیِ نامرئی یا خیالی، نقطۀ شروع احساس نفرت از خودتان است.
درباره نویسنده:دکتر شری کمپبل، روانشناس تأییدشدهای است که متخصص کمک به افراد سالم در قطعرابطه با افراد سمی زندگیشان است. او متخصص شناختهشدة ملی در زمینه دوری از خانواده، سخنران الهامبخش، مجری سابق رادیو در نمایشِ دکتر شری در شبکۀ جهانی BBM و رادیو Tune-In، تأثیرگذار رسانههای اجتماعی و کارشناس رسانهای است که بهطور منظم نمایان میشود.
نویسندۀ پیشگفتار، وندی تی بهاری، بنیانگذار و مدیر بالینی مرکز شناخت درمانی نیوجرسی، بنیانگذار آکادمی درمان شناختی و نویسندۀ کتاب خلع سلاح خودشیفته است.
فهرست مطالب کتاب:
- مقدمۀ مترجم
- پیشگفتار
- مقدمه: شما اجازه دارید.
- بخش اول: با تصمیم خود کنار بیایید
- فصل اول. درک کنید که قطع روابط، محافظت از خود است
- فصل دوم. چرا هنوز درونتان درد دارید
- فصل سوم. حدومرزها را بهخوبی ببینید
- فصل چهارم. نیاز حیاتی به سوگواری
- فصل پنجم. خلأ اجتماعی در پیوندهای خانوادگی درهمشکسته
- بخش دوم: درمان شما اکنون امکانپذیر است
- فصل ششم. زخمهای اساسی ناشی از خودتردیدی و بیکفایتی
- فصل هفتم. چگونه شرمِ سمی ایجاد میشود
- فصل هشتم. شرمِ سمی را پشت سرتان رها کنید
- فصل نهم. تنهایی عاطفی و احساس قطعرابطه
- فصل دهم. بیرونآمدن از احساس درهمشکستگی
- فصل یازدهم. حرکت بهسوی همدلی و عشق به خود
- فصل دوازدهم. مسیری بهسوی عمیقترین و پایدارترین ارتباطتان
- بخش سوم: راههای عملی برای مدیریت عواقب بعد از واقعه
- فصل سیزدهم. اعضای خانواده میتوانند به کینهتوزی ادامه دهند
- فصل چهاردهم. رسیدگی به سوءاستفادة ثانویه: هدایا و کارتها، سوءاستفادۀ مالی، بیماری و مرگ خانوادگی
- فصل پانزدهم. کارِ کثیفِ سوءاستفاده از مردم، تعطیلات، رسانههای اجتماعی و رویدادهای مهم
- فصل شانزدهم. حفاظت از روابط ارزشمند با اعضای غیرسمی خانواده
- نتیجهگیری: نجات بهوسیلۀ خوداتکایی
خریدار محصول (خریدار محصول)