کتاب شفای زندگی (در دو ساعت) به انگلیسی (you can heal your life) اثر لوئیز ال. هی (Louise hay) ترجمۀ زهرا حسنی انتشارات یوشیتا
معرفی کتاب شفای زندگی (در دو ساعت):
آرزوی قلبی من این است که موضوع (افکار شما چگونه کار میکند) اولین موضوعی باشد که در مدرسه میآموزید. هرگز اهمیت فکر کردن به تاریخ جنگها و مناسبتها را درک نکردم. به نظر میرسد این افکار فقط هدر دادن انرژی ذهنی است. در عوض، میتوانیم به موضوعات مهمی مانند نحوۀ عملکرد ذهن، نحوۀ مدیریت امور مالی، نحوۀ سرمایهگذاری پول برای امنیت مالی، نحوۀ ایجاد روابط خوب و نحوۀ ایجاد و حفظ عزتنفس و ارزشهای خود بپردازیم. ذهن ما آیندۀ ما را خلق میکند. وقتی چیزی در لحظۀ حال داریم که مطلوب است، در این صورت باید برای تغییر شرایط، از ذهن خود استفاده کنیم و میتوانیم از همین لحظه تغییر را آغاز کنیم.
معرفی کامل شفای زندگی (در دو ساعت):
زندگی واقعاً بسیار ساده است. از هر دست بدهیم، از همان دست پس میگیریم.
هرگونه دربارۀ خود فکر کنیم، در زندگی خود به حقیقت بدل میشود. معتقدم همه ازجمله خودم، مسئول اتفاقات زندگی خود، بهترینها و بدترینها هستیم. هر فکری که میکنیم، آیندۀ ما را به وجود میآورد. هریک از ما با افکار و احساساتمان، تجربیات خود را خلق میکنیم. اندیشههایی که به ذهن ما خطور میکند و کلماتی که بر زبان جاری میشود، تجربیات ما را خلق میکند.
ما موقعیتها را ایجاد میکنیم و سپس برای ناکامی خود، دیگران را سرزنش میکنیم و با این کار، اقتدار خود را از دست میدهیم. هیچشخص، هیچمکان و هیچچیز، هیچقدرتی بر ما ندارد، زیرا «ما» تنها متفکران ذهن خود هستیم. وقتی آرامش، هماهنگی و تعادل را در ذهنمان خلق میکنیم، رفتهرفته آن را در زندگی خود جستوجو خواهیم کرد.
بیشتر ما دربارۀ اینکه چه کسی هستیم و چگونه باید زندگی کرد، نظرات نابخردانه و قوانین خشک و خشنی داریم.
این قواعد به معنای سرزنش ما نیست، زیرا هریک از ما در این لحظه، بهترین کاری که میتوانیم را انجام میدهیم. اگر بهتر میدانستیم و درک و آگاهی بیشتری داشتیم، در این صورت، آن کار را بهطور متفاوت انجام میدادیم. لطفاً خودتان را بهخاطر جایی که هستید، دستکم نگیرید. همین واقعیت که این کتاب را به دست آوردهاید و با من آشنا شدهاید، به این معنی است که برای ایجاد تغییرات مثبت و جدید در زندگی خود آماده هستید. برای رسیدن به این امر مهم، از خود قدردانی کنید. جملۀ «مرد که گریه نمیکند!» یا «زنها نمیتوانند پول را مدیریت کنند!» عقاید محدودکنندهای هستند که باید در زندگی کنار گذاشته شوند.
وقتی خیلی کوچک هستیم، با واکنش بزرگسالان اطرافمان میآموزیم که دربارۀ خود و زندگی، چه احساسی باید داشته باشیم.
این روشی است که میآموزیم دربارۀ خود و دنیایمان چگونه فکر کنیم. اگر با افرادی زندگی میکردید که بسیار ناراضی، ترسیده، گناهکار یا عصبانی بودند، در این صورت، باورهای منفی زیادی دربارۀ خود و دنیایتان آموختهاید.
وقتی بزرگ میشویم، تمایل داریم محیط عاطفی زندگی اولیۀ خود را بازسازی کنیم.
این موضوع خوب یا بد، درست یا غلط نیست؛ این همان چیزی است که در درون بهعنوان «خانه» میشناسیم؛ همچنین تمایل داریم در روابط شخصی خود، روابطی که با مادران یا پدران داشتیم یا آنچه را بین آنها داشتند بازسازی کنیم. فکر کنید چند وقت یکبار رئیس یا دوستی داشتید که درست مانند مادر یا پدر شما بوده است؛ همچنین با خودمان همانطور رفتار میکنیم که والدینمان با ما رفتار میکردند. همینطور خودمان را سرزنش و تنبیه میکنیم. هنگام گوش دادن، تقریباً میتوانید کلمات را بشنوید. اگر در کودکی مورد محبت و تشویق قرار میگرفتیم، ما هم به همین شکل خودمان را دوست میداشتیم و تشویق میکردیم.
همۀ ما قربانیان قربانی هستیم و آنها نمیتوانستند چیزی را که نمیدانستند به ما بیاموزند. اگر مادر شما نمیدانست چگونه به خودش عشق بورزد یا پدر شما نمیدانست چگونه خودش را دوست داشته باشد، آنگاه غیرممکن است به شما بیاموزند چگونه به خودتان عشق بورزید.
آنها بهواسطۀ آنچه در کودکی آموخته بودند، تمام تلاش خود را بهکار میبردند. اگر میخواهید والدین خود را بیشتر درک کنید، آنها را مجبور کنید دربارۀ دوران کودکی خود بیشتر صحبت کنند و اگر با دلسوزی به حرفهای آنها گوش کنید، متوجه خواهید شد ترسها و الگوهای خشک و خشن آنها از کجا ناشی شده است. آن افرادی که «با شما اینگونه برخورد کردند» فقط بهاندازۀ شما ترسیده و هراسناک بودند.
نکتۀ نهایی برای همه این است که:
- «من بهاندازۀ کافی خوب نیستم.»
- این فقط یک اندیشه است و اندیشه، قابلتغییر است.
- ما مسبب هر بیماری در بدن خود هستیم.
- رنجش، انتقاد و احساس گناه بیش از هر الگوی دیگری آسیب میرسانند.
- رهایی از کینه، حتی سرطان را هم از بین میبرد.
- ما باید گذشته را رها کنیم و همه را ببخشیم.
- باید مشتاقانه یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم.
- تأیید و پذیرش خود در لحظۀ حال، تغییرات مثبت است.
- وقتی واقعاً خودمان را دوست داریم، همهچیز در زندگی ما مؤثر است.
- در بینهایت زندگی، جایی که من هستم، همهچیز تمام، کامل و بینقص است و بااینحال، زندگی همیشه درحال تغییر است.
- هیچ آغاز و پایانی وجود ندارد؛ فقط چرخش مداوم کرۀ خاکی و تجربههاست.
- زندگی هرگز متوقف، ایستا یا کهنه نمیشود، زیرا هر لحظه همواره جدید و تازه است.
- من با همان قدرتی که مرا آفریده، یکی هستم و این قدرت به من اختیار داده است شرایط خود را ایجاد کنم.
قسمتهایی از کتاب:
-
تمیزکردن خانۀ ذهن بعد از یک عمر افراط در افکار منفی، شبیه برنامۀ غذایی خوب بعد از یک عمر افراط در غذاهای ناسالم است. هر دوی آنها اغلب میتوانند موقعیتهای شفابخش را ایجاد کنند. همانطور که تغییرات رژیم غذایی خود را آغاز میکنید، بدن، دفع مواد سمی را آغاز میکند و با این اتفاق میتوانید بهمدت یک یا دو روز احساس ناراحتی کنید؛ بنابراین، زمانی که تصمیم میگیرید الگوهای فکری و ذهنی خود را تغییر دهید، شرایط شما ممکن است برای مدتی بدتر به نظر برسد.
-
بازوها نشانۀ توانایی و ظرفیت ما برای پذیرش تجربیات زندگی هستند. بازوها با ظرفیت ما و ساعدها با توانایی ما ارتباط دارند. ما احساسات قدیمی را در مفاصل خود ذخیره میکنیم و آرنج نشانۀ انعطافپذیری ما در تغییر جهت است. آیا دربارۀ تغییر جهت در زندگی خود انعطافپذیر هستید یا احساسات قدیمی، شما را در نقطهای معین ثابت نگه داشته است؟
-
بیحوصلگی فقط شکل دیگری از مقاومت در برابر تغییر و یادگیری است. وقتی میخواهیم آن را همین الان انجام دهیم که یکباره کامل شود، در این صورت به خودمان فرصت نمیدهیم تا درس مربوط به مشکلی را که ایجاد کردهایم، یاد بگیریم. اگر میخواهید به اتاق دیگری بروید، باید بلند شوید و قدمبهقدم بهسمت اتاق حرکت کنید. فقط نشستن روی صندلی خود و درخواست اینکه در اتاق دیگر باشید، کارساز نخواهد بود. ایجاد تغییرات نیز همینگونه است. همۀ ما میخواهیم مشکلمان تمام شود؛ اما نمیخواهیم کارهای کوچکی انجام دهیم که لازمۀ حل مشکل است.
دربارۀ نویسنده، لوئیز. ال هی:
لوئیز ال. هی در 8 اکتبر 1926 در لسآنجلس متولد شد. همسایۀ لوئیز زمانی که تنها پنج سال داشت، به او تجاوز کرد. در شانزده سالگی باردار شد و پس از آن به شیکاگو نقلمکان کرد و کار خود را با انجام مشاغل کمدرآمد شروع کرد.
در سال1950 به نیویورک مهاجرت کرد و کار خود را در صنعت مد آغاز کرد. چهار سال بعد، لوئیز با بازرگان انگلیسی ازدواج کرد و پس از چهارده سال، بازرگان، لوئیز را ترک و با زن دیگری ازدواج کرد.
این مرحله، نقطهٔ عطف زندگی لوئیز بود؛ چراکه باعث شد در جلسات کلیسای علوم دینی شرکت کند و کتابها و مطالب زیادی دربارۀ فلسفهٔ داشتن تفکر جدید را بخواند. تحقیق، مطالعه و عمل او به ایجاد گروهی برای درمان علت روانی بیماریهای جسمی منجر شد.
لوئیز از طریق گسترش فعالیتهای اجتماعی، کار خود را با کمک گروههای حامی بیماری ایدز و مطالعه و تحقیق دربارۀ آن شروع کرد. فعالیتهای او کمکم نگاه همگان را به خود جلب کرد؛ بهزودی به برنامۀ اپرا وینفری دعوت شد و در مورد کتاب مشهورش، یعنی «شفای زندگی» در تلویزیون صحبت کرد.
از آن زمان تاکنون کتابهایش به سی زبان زندۀ دنیا ترجمه و بیش از 35 میلیون نسخه منتشر شده است. در اواخر دهۀ 1970 با تشخیص سرطان، از مطالعات و عقایدش بهره گرفت و بیماری را شکست داد. در سال 2008 فیلمی براساس زندگی لوئیز و آموزههای او ساخته شد. هر کس تابهحال یکی از کتابهای لوئیز ال. هی را خوانده باشد، بیدرنگ تأثیر نوشتههای او را در زندگی خود مشاهده کرده است. در این میان، کتاب «شفای زندگی» بیشک بهترین و زیباترین کتاب اوست.
این اثر، نخستینبار در سال 1984 منتشر شد و بهسرعت به یکی از مهمترین کتابهای الهامبخش برای تحول جسم و جان و ذهن تبدیل شد. هر فصل با یک جملۀ تأییدی آغاز میشود و با یک درمان به پایان میرسد؛ این درمان شامل جریان ایدههایی مثبت است که برای تغییر فکر شما طراحی شده است. کتاب به چهار بخش اصلی تقسیم میشود که دسترسی به اطلاعات مورد نظر در فهرست را آسان میکند.
در دو ساعت، یک کتاب کامل را بخوانید!
در زندگی روزمره که زمان همچون باد میگذرد، دغدغۀ بسیاری از انسانها این است که برای خواندن کتاب، وقت ندارند. یا بعضیها از اینکه کتابهای حجیم را ورق بزنند و مطالب تکراری و اضافی را بخوانند، خسته شدهاند. مجموعه کتابهای دو ساعتۀ انتشارات یوشیتا، این مشکل شما را حل کرده است. اصلیترین و مفیدترین مطالبِ معروفترین و اثرگذارترین کتابها را در دو ساعت بخوانید. جوهره و محتوای اصلی کتابها را با صرف زمان اندکی، یاد بگیرید. در نسخۀ دو ساعتۀ کتابها، خستگی و ملال را تجربه نخواهید کرد و به جهت تمرکز بر کلیدیترین دانستههای نویسنده، یادگیری راحتتر و بیشتر است. بهجای اینکه زمانتان را صرف خواندن یک کتاب کنید، بیاید همان زمان را بگذارید و چند کتاب بخوانید و در کمترین زمان ممکن، بیشترین اطلاعات را به دست آورید!
فهرست مطالب کتاب:
- مقدمه
- بخش اول: نظر من
- فصل اول: آنچه معتقدم
- بخش دوم: جلسه ای با لوئیز
- فصل دوم: مشکل چیست؟
- فصل سوم: مشکل از کجا پدید می آید؟
- فصل چهارم: آیا حقیقت دارد؟
- فصل پنجم: حالا چه کار کنیم؟
- فصل ششم: مقاومت در برابر دگرگونی
- فصل هفتم: شیوۀ دگرگونی
- فصل هشتم: نوسازی
- فصل نهم: تمرین روزانه
- بخش سوم : عملی کردن آرمان ها
- فصل دهم: روابط
- فصل یازدهم: کار
- فصل دوازدهم: موفقیت
- فصل سیزدهم: ثروت
- فصل چهاردهم: جسم
نقد و بررسی وجود ندارد.