کتاب داستانهای شگفتانگیز برای دختران شجاع به انگلیسی (Adventure stories for daring girls) اثر سامانتا نیومن (Samantha Newman ) ترجمۀ زهرا عزیزی انتشارات کودکیار
معرفی کتاب داستانهای شگفتانگیز برای دختران شجاع:
قصههایی که شجاعت را بیدار میکنند!
در این کتاب، با دخترانی آشنا میشوید که منتظر قهرمان نمیمانند، بلکه خود قهرمان داستانشان میشوند. از شکارچیان تیزپا و نجاتدهندگان سرزمینشان گرفته تا دخترانی که با هوش و جسارت، اژدها، غول و سرنوشت را به چالش میکشند.
«داستانهای شگفتانگیز برای دختران شجاع» سفری الهامبخش به دل افسانههای جهان است؛ جایی که شجاعت، مهربانی و اراده هیچ مرزی نمیشناسد.
معرفی کامل داستانهای شگفتانگیز برای دختران شجاع:
جهان قصهها، قرنهاست که الهامبخش ما بوده است؛ دنیایی از قهرمانی، تخیل، جــادو و آرزوهایی که در دل واژهها جان میگیرند. اما در میان هزاران داســتانی که نسل به نســل منتقل شدهاند، جای قهرمانانی که دختر باشند، اغلب خالی یا کمرنگ بــوده اســت. دخترانی که نه در نقش شــاهزادههایی منتظر نجــات، بلکه به عنوان پیشگامان، جنگجویان، جستوجوگران حقیقت و نجاتدهندگان ظاهر شوند. کتاب «قصه های شــگفتانگیز برای دختران شجاع» پاسخی است به همین افسانه و روایت کهن 31نیاز فراموش شده. آنیتا گانری در این مجموعه با گردآوری از فرهنگها و ســرزمینهای گوناگون، تصویری نو از قدرت، جســارت و خلاقیت دختران ارائه میدهد. در این داستانها، دخترانی را میبینیم که با هوش و شجاعت خود به نبرد با اژدها، ســلطه طلبی و حتی سرنوشــت میروند؛ شخصیتهایی که به جای تبعیت، رهبری میکنند و به جای ترس، انتخاب را در آغوش میکشند.

قسمتی از کتاب:
گردا و کای دوستان صمیمی بودند. آنها در کنار یکدیگر در شهری در دانمارک زندگی میکردند. پنجره های اتاق خواب هایشان رو به روی هم قرار داشت و آنقدر به هم نزدیک بودند که میتوانستند از میان پنجرهها باهم رفتوآمد کنند. هردویشان عاشق بازی کردن با جعبه های کوچک چوبی نصبشده زیر پنجره هایشان بودند که در آنها گل های سرخ زیبا پرورش میدادند. آن دو حتی داستان های قبلاز خوابشان را هم باهم میشنیدند. در یک شب برفی، همان طور که رویشان را با لحاف های گرم پوشانده بودند و ریزش دانه های درشت برف را تماشا میکردند، مادربزرگ کای داستانی برایشان تعریف کرد و گفت گاهی دانه های برف، دانه های معمولی برفی نیستند، بلکه زنبورهای برفی هستند.
همانند زنبورهای دیگر، زنبورهای برفی هم ملکه دارند؛ او مانند ملکۀ انسانی، تاج بر سرش میگذارد؛ تاجی از یخ، و بر زمستان های برفی حکومت میکند. مادربزرگِ کای گفت که اگر آنها جایی را پیدا کنند که در آن برف زیادی جمع شده باشد، ملکۀ برفی را همانجا مییابند.
روز بعد، کای و گردا، طبق معمول مشغول برفبازی شدند؛ سورتمه هایشان را به میدان شهر بردند و منتظر سورتمه های عبوری شدند تا قلاب بیندازند و سورتمه هایشان را به آنها وصل کنند و اینگونه در جاده، سواری سریعتری داشته باشند. این بازی برایشان خیلی لذتبخش بود! هنگام غروب، آنها میدانستند که زمان بازگشت به خانه است. اما درحالیکه گردا مستقیم به خانه رفت تا مقداری از شکلات داغی که پدربزرگش برایش آماده کرده بود را بخورد، کای وانمود کرد که به خانه میرود؛ اما به میدان برگشت. به خودش قول داد که فقط یک دور دیگر سواری کند، سپس به خانه برود.
میدان شهر در غروب، خالی و خلوت بود و تنها با نور ماه و فانوس های خیابان روشن شده بود. میدان آنقدر ساکت بود که کای تصمیم گرفت به خانه برگردد که یک جفت خرس قطبی سفید بزرگ، با انبوهی از دانههای برف به میدان آمدند و سورتمۀ سفید بزرگی را میکشیدند که خانمی با کت خز سفید هدایت میکرد.
دربارۀ نویسنده، سامانتا نیومن:
سامنتا نیومن نویسندهای است که به خاطر خلق داستانهای ماجراجویی و الهامبخش برای دختران شناخته میشود. او در آثار خود تلاش میکند تا شخصیتهای قوی و مستقل را به تصویر بکشد و به دختران و زنان جوان الهام بخشد تا در زندگی خود به دنبال ماجراجویی و تجربیات جدید باشند.
فهرست مطالب کتاب:
گردا و ملکۀ برفی
هوآ مولان، جنگجوی نجیب
ماجراهای جدید هایدی
ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب
داستان مسابقۀ بزرگ آتنا
ماجراجویی دوروتی در سرزمین اوز
شنای طولانی هینه موآ
چیمیدیو و پروانه
فواره، اجاق و الهه
داستان ادت، دوشیزۀ قو
لیک، پری دریایی کوچک
گوییمارا، شاهزادۀ غول
دوشیزه و شاهین
سلین، ملکۀ آشپزخانه
ماجراجویی بزرگ شاهزاده کاگویا
داستان برادامانتۀ شجاع و اسب پرندۀ شگفت انگیزش





نقد و بررسی وجود ندارد.