کتاب شکارچیان روح به انگلیسی (Spirit Hunters) اثر اِلِن اوه و به ترجمه پگاه فرهنگمهر از نشر کودکیار واحد کودک و نوجوان انتشارات یوشیتا منتشر شد.
معرفی کتاب شکارچیان روح:
اِلِن اوه، نویسندهی کرهای_آمریکایی رمانهای نوجوان و برندهی جوایز بسیار است. وی در بروکلین، نیویورک چشم به جهان گشود. اوه در رشتهی حقوق تحصیل کرد و مدتی نیز به شغل وکالت مشغول بود؛ اما بعد از اینکه بچّهدار شد، به طور جدی نوشتن را شروع کرد. اِلِن تلاش میکرد کتابهایی پیدا کند که نمودی از بچههای دورگه همچون فرزندانِ او باشند و همین مسئله او را به خلق آثاری اینچنینی ترغیب کرد.
اوه در کتابهای خود، همواره به پیشینهی کرهایاش اشاره و سعی میکند تا حد امکان، فرهنگ و آداب و رسومِ زادگاهش را بازنمایی کند؛ برای مثال، نخستین سری کتابهای فانتزی بزرگسالان او با نام سهگانهی پیشگویی، برگرفته از فولکلور کرهای هستند.
وی همچنین در این کتاب، از شیوهی جالبی برای بازنمایی فرهنگ و آداب و رسومِ کرهای بهره میبرد. از آنجا که مادر خانواده، که اصالتاً کرهای است، به دلایلی که در کتاب به آنها پرداخته میشود، با خانوادهی خود قطع ارتباط کرده، فرزندان او تا حدی از فرهنگ کرهای دور ماندند و در ابتدای کتاب، برخی پیشامدها به خواننده میفهمانند که بچهها به نوعی در محل زندگیِ خود احساس بیگانگی میکنند، هرچه داستان بیشتر پیش میرود و با وارد شدنِ مادربزرگ به داستان، هارپر، قهرمانِ داستان کمکم بیشتر با پیشینه و اصالت خود آشنا شده، ارتباط برقرار میکند. کتاب همچنین از شمنیسم کرهای تأثیر پذیرفته است.
کتاب داستان هارپر را روایت میکند که به همراه خانوادهاش به خانهای که به نظر میرسد توسط ارواح تسخیر شده، نقلمکان میکنند. اوه تنها داستانِ ده روز از زندگیِ هارپر را روایت میکند؛ اما موفق میشود با روایتِ مفصّل، پرآبوتاب و پرکششِ خود و همچنین یادآورها و نگاههایی که در طول داستان به گذشته دارد، روایتی جامع و دقیق به مخاطب ارائه دهد.
اوه، پس از بستری شدنِ دخترش به دلیل افسردگی در بیمارستان شروع به نگارشِ کتاب شکارچیان روح کرد. او میگوید اولین صحنهای که در کتاب به تصویر کشیده، برگرفته از همان اتاق بیمارستان و براساس احساس افسردگی، ترس و ناراحتی بوده که تجربه میکرده و میدانسته فرزندش نیز همان احساس را تجربه میکند.
شیوهی نگارش اوه بسیار ساده و خودمانی است؛ اما علاوه بر روایت شخص ثالث در کتاب خاطرات شخصیِ هارپر را هم داریم که از زبانِ خود او در دفتر خاطراتش نوشته میشود و همین به خواننده کمک میکند بهخوبی احساسات و افکار او را درک کرده و داستان را از نگاه او به عنوان یک نوجوان ببیند.
قسمتی از متن کتاب شکارچیان روح:
رز سر تکان داد: «میخواستم کار دیگهای هم بکنم؛ اما میترسیدم.»
– از ارواح؟
رز سر تکان داد: «نه! از خونه. این خونه خیلی عجیبوغریبه.»
– چطور؟
– نمیدونم! خیلی قدیمیه؛ حتی از اون پسرکِ روح هم قدیمیتره.
پسرک روح. ویلیام. بیلی.
درحالیکه ترس تمام وجودش را پر کرده بود به سمت رز برگشت. تصاویری که از ویلیامِ شرور دیده بود به ذهنش هجوم آوردند.
گفت: «رز! من از برادرم میترسم. مایکل مدتیه که در مورد دوستِ خیالیش بیلی حرف میزنه؛ اما اون خیالی نیست، درسته؟ بیلی در واقع همون روح ویلیامه.»
رز دوباره سر تکان داد: «برادرت در معرض خطر جدی قرار داره!»
هنوز بررسیای ثبت نشده است.