کتاب داستان های شرارت بار به انگلیسی (Dark Tales) اثر شرلی جکسون و به ترجمه منصوره خمکده از نشر کودکیار واحد کودک و نوجوان انتشارات یوشیتا منتشر شد.
معرفی کتاب داستان های شرارت بار:
شرلی جکسون زاده ۱۴ دسامبر ۱۹۱۶ در آمریکا است. او بیشتر به خاطر داستانهایش در ژانر وحشت و معمایی شناخته میشود. جکسون در طول دوران حرفهای خود که بیش از دو دهه به طول انجامید، شش رمان، دو شرح حال و بیش از دویست داستان کوتاه به رشته تحریر درآورد. وی در ۸ اوت ۱۹۶۵ در سن ۴۹ سالگی فوت کرد.
پس از انتشار داستان کوتاه قرعهکشی در نیویورکر در سال ۱۹۴۸، شرلی مورد توجه بیسابقهای از سوی خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و به سرعت به عنوان یک داستاننویس ژانر ترسناک و گوتیک شناخته شد. کتابی که پیش رو داریم شامل ۱۷ داستان کوتاه است. در این مجموعه داستانهای کلاسیک و تازه منتشر شده، داستانهای تیره و تار و شرارت باری مانند احتمال وجود شرارت، پارانویا و اهالی ییلاق وجود دارد که هر کدام از آنها خواننده را با دنیای عجیبی با تفکرات و اتفاقات جدید آشنا میکند. در این داستانهای بسیار شوم، رفت و آمدهای روزانه به یک کابوس و بازی ترسناک و مخفیانه تبدیل میشود. همسری عاشق، افکار یک قاتل را در ذهن میپروراند، شهروندی نگران ممکن است در آخر، یک قاتل سریالی شناخته شود که جان انسانهای زیادی را پشت ماسک انسان دوستانه گرفته است. ممکن است دختری عشق خانوادهاش را زیر پا بگذارد و از خانه فرار کند و هرگز برنگردد یا زمانی برگردد که کار از کار گذشته است و دیگر کسی پذیرای او در خانه نیست. حتی گاهی ممکن است در جنگلی تاریک و ترسناک رها شود و آنجا با آدمهایی آشنا شود که عجیب بودن از سر و رویشان ببارد و در نهایت جان سالم به در نبرد.
در دنیای شگفتانگیز شرلی جکسون، هیچ چیز آنطور که به نظر میرسید، نیست. هیچ جا امن نیست. از خیابانهای پیچ در پیچ شهر گرفته تا آپارتمانهای کوچک منطقههای پایین شهر، از ویرانههای حومه شهر گرفته تا جنگلهای تاریک تاریک و مخوف، همه و همه جا نشانی از شرارت و پلیدی وجود دارد.
از ناقدان و نویسندگان دیگر نیز نقل قولهایی در خصوص شرلی جکسون آمده است که در ادامه به دو تن از مهمترین آنها اشاره میشود:
دونا تارت میگوید:《داستانهای شرلی جکسون یکی از وحشتناکترین داستانهایی است که تاکنون نوشته شده است. هیچکس نمیتواند به گرد پای او برسد!
آتوسا مشفق نیز میگوید:《در هر داستانی که در این مجموعه وجود دارد، دنیای روزمره با درخشش عجیب و غریبی رنگ آمیزی میشود… در دنیای جکسون، حتی خانهای امن میتواند یک تله باشد. اگر جرأت دارید وارد آن شوید، اما بدانید ممکن است در ظلماتش گم شوید!
در کل چیزی که این کتاب و داستانهایش را از دیگر کتابهای ترسناک متمایز میکند این است که داستانها بیشتر حالت رمزآلود و معمایی دارند و انتهای داستانها باز تمام میشود یعنی این بر عهده خود خواننده است که انتهای هر داستان را در ذهن خود بسازد. در آخر سخن میتوان گفت که خواندن این داستانها میتواند به شما خوانندگان شجاع نگرشی جدید از کتابهای ترسناک بدهد چراکه فضای داستانها بسیار واقعی است و حتی ممکن است گاهی به حقیقت بپیوندند!
بخشی از کتاب:
در هیچ جای دنیا، مکانی امن برای زیستن وجود ندارد. ممکن است عاشقی سرگشته، در سر افکار پلید و سیاه بپروراند و دست به کاری جنونآمیز بزند که پشیمانی به بار بیاورد. ممکن است فردی که دائم به اطرافیانش سوء ظن دارد دچار توهماتی شود که آرامش را از او بگیرد و دائم فرض کند که کسی او را تعقیب میکند یا قصد جان او را دارد.
فرض کنید در خانه گرم خود نشستهاید و در حالی که فنجان قهوه در دست دارید، به موسیقی موردعلاقهتان گوش میدهید. ناگهان از غیب سر و کله کودکی پلید ظاهر میشود که نه تنها آرامش را از شما صلب میکند بلکه روحتان را به درد میآورد.
حتی گاهی ممکن است فکر کنید فردی انساندوست قصد کمک به همنوعان خود را دارد اما در آخر معلوم میشود که قاتل زنجیرهای بوده است! در حقیقت هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد نیست. از خیابانهای شهرهای بزرگ و کوچک گرفته تا جنگلهای مخوف، همه و همه در خود شرارت و پلیدی عجیبی پنهان کردهاند. حتی وقتی فکر میکنید همه چیز خوب است و در تخت گرم خود دراز کشیدهاید، باید آگاه باشید که شاید چیزی در کوچه پس کوچههای شهرتان یا حتی گوشه اتاقتان در انتظارتان است تا آرامشتان را بگیرد یا شما را در مخمصهای بیندازد که رهایی از آن به آن سادگیها نیست.
این کتاب شامل مجموعه داستانهای کوتاهی است که میتواند شما را از فضای آرام خود بیرون بیاورد و در دلتان بذر هیجان و هیاهو بکارد و افکارتان را با ترس روبرو کند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.